A review by bamdad
وجدان زنو, by Italo Svevo
3.0
در مجموع کتاب خیلی خوبی بود و خیلی خوشم اومد. کتاب به صورت کلی به پنج قسمت تقسیم میشه که این قسمت ها عبارت اند از: آخرین سیگار, ماجرای ازدواج من, همسر و معشوقه, داستان یک شرکت تجاری و روانکاوی که در هر قسمت ماجرایی از زندگی زنو طبق همون تیتر از زبان خود زنو تعریف میشه و از نظر زمانی به ترتیب نیستند و میشه گفت در جاهایی با هم تلاقی دارند.
درباره خود کتاب باید بگم که انگار نویسنده خیلی شخصیت اصلی کتابش رو دوست داشته برای اسپویل نشدن بیشتر توضیح نمیدم ولی بعضی جاها واقعا دوست نداشتم و آزار دهنده بود و همینطور خود شخصیت زنو به شدت آدم رو اعصابی بود برای من که این ویژگی داستان خیلی برام جالب بود و خوشم اومد تا حالا فکر نکنم داستانی خونده باشم که از زبان همچین شخصیت رو اعصابی روایت بشه یه جورایی موقع مطالعه کتاب همیشه یه کشمکشی با شخصیت اصلی داستان داشتم که علاوه بر اینکه همونطور گفتم برام جالب بود یه جورایی خیلی متمرکزم می کرد رو داستان کتاب. و فصل آخر کتاب مخصوصا چند صفحه پایانی به نظرم بهترین قسمت کتاب بود.
یه مورد دیگه که باعث خیلی کتاب بهم نچسبه این بود که فصل های کتاب بعضی هاش به شدت طولانی بود و من عادت دارم همیشه یه فصل رو که شروع می کنم به انتها برسونم ولی برای این کتاب نمی شد این کارو کرد و مجبور بودم وسط فصل قطع کنم که اینطوری هم سرعت مطالعه ام رو کاهش میداد و هم باعث می شد نسبت به داستان یه ذره دور بشم ولی در عوض خب اون مزیت تمرکز رو که بالاتر گفتم رو داشت. در کل خیلی خوشایند نبود برام این طولانی بودن فصل ها اگر شما هم مثل من هستید شاید فعلا پیشنهاد خوندن این کتاب پیشنهاد خوبی نباشه.
درباره خود کتاب باید بگم که انگار نویسنده خیلی شخصیت اصلی کتابش رو دوست داشته برای اسپویل نشدن بیشتر توضیح نمیدم ولی بعضی جاها واقعا دوست نداشتم و آزار دهنده بود و همینطور خود شخصیت زنو به شدت آدم رو اعصابی بود برای من که این ویژگی داستان خیلی برام جالب بود و خوشم اومد تا حالا فکر نکنم داستانی خونده باشم که از زبان همچین شخصیت رو اعصابی روایت بشه یه جورایی موقع مطالعه کتاب همیشه یه کشمکشی با شخصیت اصلی داستان داشتم که علاوه بر اینکه همونطور گفتم برام جالب بود یه جورایی خیلی متمرکزم می کرد رو داستان کتاب. و فصل آخر کتاب مخصوصا چند صفحه پایانی به نظرم بهترین قسمت کتاب بود.
یه مورد دیگه که باعث خیلی کتاب بهم نچسبه این بود که فصل های کتاب بعضی هاش به شدت طولانی بود و من عادت دارم همیشه یه فصل رو که شروع می کنم به انتها برسونم ولی برای این کتاب نمی شد این کارو کرد و مجبور بودم وسط فصل قطع کنم که اینطوری هم سرعت مطالعه ام رو کاهش میداد و هم باعث می شد نسبت به داستان یه ذره دور بشم ولی در عوض خب اون مزیت تمرکز رو که بالاتر گفتم رو داشت. در کل خیلی خوشایند نبود برام این طولانی بودن فصل ها اگر شما هم مثل من هستید شاید فعلا پیشنهاد خوندن این کتاب پیشنهاد خوبی نباشه.