A review by robertkhorsand
Time of the Hero by Mario Vargas Llosa

4.0

فساد میان هر جامعه‌ای رخنه می‌کند.
کارلوس خرمان بلی

شهر و سگ‌ها، عنوان نخستین رمان عالی‌جناب یوساست.
در ایران ترجمه‌ی خوبی از این کتاب با عنوان «سال‌های سگی» موجود است که توسط آقای «احمد گلشیری» به فارسی برگردان و نهایتا توسط نشر نگاه چاپ و منتشر گردیده است. با توجه به محتوای داستان، می‌توان عنوان انتخابی آقای گلشیری را انتخابی خوب دانست اما عنوان اصلی کتاب که عالیجناب برای کتابش انتخاب کرد «La ciudad y los perros» به معنای «شهر و سگ‌ها»‌ است و عنوانی که آقای «لیساندر کمپ»، مترجم انگلیسی برای کتاب انتخاب نموده و داستان را از روی آن خواندم «The Time of the Hero» است که شخصا انتخابی خوب برای این کتاب نمی‌دانم.

عالیجناب در گذر زمان قلم خود را حفظ کرده است.
من خواندن کتاب‌های ایشان را با «مرگ در آند» آغاز کرده و در ادامه «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟»، «چرا ادبیات؟»، «سور بز» و «گفتگو در کاتدرال»‌ را مطالعه کرده بودم. حالا که به سراغ نخستین اثر او آمدم، متوجه شدم این استاد بزرگ در گذر زمان اصالت قلم خود را حفظ نموده است، البته که به مرور زمان این قلم به شدت تقویت گشته و شاهکارهایی بسیار غنی خلق کرده اما سبک ایشان همان سبکی‌ست که از ابتدا آغاز نموده است.

فرم رمان‌های استاد چند کاناله و سبک آن سیال ذهن است.
راوی داستان‌های یوسا غالبا شخصیتی سوم‌ شخص است اما در این داستان و برخی داستان‌ها، گاها قهرمان‌های داستان بسته به صلاح‌دید استاد سوم شخص را نقش بر زمین کرده و خود فرمان را به دست می‌گیرند. جابجایی اول شخص و سوم شخص در برخی رمان‌های استاد بدان معنا نیست که همانند بسیاری از نویسنده‌ها از جایی به بعد کنترل داستان از دست‌ نویسنده خارج شده، برعکس بارها در وصف و ستایش ایشان گفته‌ام که استاد یوسا اگر نگویم «تنها»، قویا می‌گویم یکی از معدود نویسنده‌هایی‌ست که از جمله‌ی نخست تا جمله‌ی انتهایی داستان در مشت اوست و همه چیز در کنترل و تسلط کامل او قرار دارد.

یوسا نویسنده‌ای نیست که از باد هوا داستان بسازد.
دانشکده نظامی لئونسیو پرادو، در دنیای واقعی وجود دارد و به واسطه‌ی داستان این کتاب که بر اساس وقایعی واقعی نگارش شده بود به حدی از رسوایی رسید که همان اوایل به صورت نمادین یکصد نسخه از این کتاب را سوزاندند. او با تخیل خود داستان خلق نمی‌کند و داستان‌هایش نتیجه‌ی سال‌ها مطالعه و تحقیق است.

شهر و سگ‌ها انتخاب خوبی برای شروع یوساخوانی نیست.
خواندن این کتاب برای خواننده‌ی ناآشنا با یوسا سخت و دشوار است، درست همان‌طور که خواننده‌ی ناآشنا با عالیجناب فاکنر در «خشم و هیاهو» ناک اوت می‌شود، قطعا در این کتاب نیز اگر شانس بیاورد و سر کارش به «اتاق شماره شش» چخوف نیفتد، در بهترین حالت با کتاب بر سر خود خواهد کوبید. تعداد شخصیت‌ها زیاد است و تغییرات مکرر راوی خواننده را سردرگم خواهد کرد.

شخصیت‌ها آن‌گونه که در ظاهر می‌نمایند نیستند.
استاد گرانقدر، به شکل کاملا موازی در کنار داستان اصلی کتاب که به زندگی تعدادی نوجوان کم سن و سال در یک دانشکده‌ی نظامی می‌پردازد، به زندگی پیش از ورود برخی شخصیت‌ها به این دانشکده هم سرکی می‌کشد تا ما را با چگونگی شکل‌گیری شخصیت‌ آن‌ها و چرایی ورود آن‌ها به این دانشکده آشنا نماید، که از این بعد ماجرای کتاب من را به یاد دکتر سلین انداخت که البته ایشان در «سفر به انتهای شب» داستانش را روایت و در «مرگ قسطی» به سراغ کودکی قهرمانش رفت.

حرف آخر
یوسا به تعریف، تمجید و ستایش اشخاصی همچون من نیاز ندارد. اگر در ریویوهایم مکررا از القابی همچون استاد و عالیجناب استفاده می‌کنم صرفا برای معرفی ایشان به خواننده‌هایی‌ست که او را نمی‌شناسند. به سراغ آثار عالیجناب بروید و به خود ببالید که آثار یکی از سلاطین به حق ادبیات جهان را به دست می‌گیرید.

فایل ای‌پاب کتاب را در کانال تلگرام آپلود نموده‌ام، در صورت نیاز می‌توانید آن‌را از لینک زیر دانلود نمایید:
https://t.me/reviewsbysoheil/672

ششم شهریورماه یک‌هزار و چهارصد و دو