A review by zidaneabdollahi
انسان در جستجوی معنا by Viktor E. Frankl

4.0

1. قدرت نویسنده جای ستایش دارد که با وجود گذرانِ چنین سرگذشتی، توانسته کماکان تا حد زیادی بی‌طرفانه حوادث را مرور و تحلیل می‌کند.
2. ورای موضوع کتاب، این‌گونه جذاب نوشتن نیز قابل تحسین است؛ با این وجود تاحدی جذابیت و بیان موجز مطلب، سبب شده که برخی از مقاصد نویسنده به‌خوبی به خواننده منتقل نشوند. هرچند خود نویسنده گفته که نمی‌شود 20 جلد نوشته را (به بیان خودش!) در چند صفحه خلاصه کرد، اما صرف بیان این موضوع نیز، به معنای اتمام حجت بر خواننده نیست چرا که عملاً در برخی صفحات خواننده تنها کلمات را می‌خواند و با جهان فکری این دانش مأنوس نمی‌شود.
3. بخش دوم کتاب را از یک منظر بسیار پسندیدم؛ اینکه نویسنده این شق را دنبال می‌کند که برای هر مراجعه‌کننده‌ای روانکاوی دوران کودکی و روان‌درمانی روتین نیازی نیست. شاید فرد تنها به تعارضی معنایی و وجدی برخورده که روانش را می‌آزارد که با گفتگو تا میزان زیادی قابل حل است؛ به بیانی دیگر، ساده نگریستن گاهی بهتر از نگاهی پیچیده پاسخگوی نیازهای فرد است.

از متن کتاب:
عشق تنها راهی است که به وسیلۀ آن می‌توان به ژرفای وجود انسان دیگری نفوذ کرد. هیچ‌کس نمی‌تواند جز از راه عشق به اسرار وجود انسانی دیگر کاملاً آگاه شود. این گوهر عشق است که ما را کمک می‌کند تا خصوصیات ذاتی و ویژگی‌های واقعی و الگوی رفتاری محبوب را به نیکی دریابیم و حتی چیزهایی را دریابیم که به طور بالقوه در اوست و نیازمند رشد و بالندگی است. به علاوه، عاشق با نیروی عشق نیرو می‌گیرد تا معشوق را در راه آگاه‌شدن به استعدادهای ذاتی و تحقق آن‌ها یاری رساند.
در لوگوتراپی عشق عاملی «پدیده‌زاد» نیست که از انگیزه‌های جنسی جدا شده باشد، همچنین عشق پدیده‌ای به اصطلاح اعتلایافتۀ غریزۀ جنسی نیست، بلکه خود مانند میل جنسی پدیده‌ای اصلی و بنیادی است. میل جنسی معمولاً حالتی است از بیان عشق و تا جایی مقدس و پاک و جایز است. میل جنسی معمولاً حالتی است از بیان عشق و تا جایی مقدس و پاک و جایز است که حامل و پیام عشق باشد؛ بنابراین، عشق اثر جانبی میل جنسی نیست. بلکه میل جنسی راهی است برای ابزار نهایت همدمی غایی که عشق طالب آن است.