A review by asad261
خیابان میگل by V.S. Naipaul

4.0


اگر آدم غریبه‌ای از خیابان میگل می‌گذشت، می‌گفت: چه خرابه‌ای! چون چندان چیزی در آن نمی‌دید. اما ما که آنجا زندگی می‌کردیم خیابانمان را دنیایی می‌دانستیم که در آن هرکس با دیگری فرق‌های زیادی داشت. مَن-مَن دیوانه بود، جرج احمق بود، بیگ‌فوت قلدر بود، هت ماجراجو بود، پوپر فیلسوف بود، و مورگن هم لودۀ ما.


کتاب از مجموعه داستان‌های به هم پیوسته‌ای تشکیل شده که از زبان راوی نوجوانی بیان می‌شود و به شرح زندگی آدم‌هایی می پردازد که در خیابان میگل شهر پرت آو اسپین زندگی می‌کنند، راوی همچنان که به تدریج بزرگ می‌شود شخصیت‌های اصلی خیابان میگل را معرفی می‌کند، شخصیت‌هایی که به هیچ چیز جز خود شباهت ندارند و روال روزمرۀ زندگی آن‌ها، چیزی جز تکرار عادات همیشگی شان نیست. با همه‌ی آمد و شدهایی که در خیابان میگل شاهد آن هستیم، زندگی همچنان در این جمع غریب و اما نزدیک آدم‌ها ادامه دارد، انسان‌هایی که هریک سرگذشت اندوهباری دارند و نقطه اتصال همگی آن‌ها به هم، بودن و زیستن در خیابان میگل است. هنر نایپل در این اثر این است که با آن هم می‌شود خندید و هم گریست. لحن صادقانه و ملموس راوی داستان همچون افسونی مخاطب را به درون خود فرو می کشد و غرق در سرگذشت شخصیت‌های خیابان میگل می‌کند. 4.5 نمره من به این اثر دوست داشتنی و خواندنی است.