A review by siavoosh
فونتامارا by Ignazio Silone

5.0

داستان ساده و صریح بی‌غل‌وغش و همزمان بسیار تکان‌دهنده است: ۲۰۰ صفحه درماندگی. راویان غیرقابل‌اعتماد نیستن، فقط اساساً ناآگاهن نسبت به اونچه که اطراف‌‌شون می‌گذره. دهه‌هاست، نسل پشت نسله که اسیر فلاکتین که هرچه می‌کنن نمی‌تونن توضیحش بدن. متوجهن که همه چیز اشتباهه؛ از اولش اشتباه مطلق بوده، مطلق مطلقه، ولی در کمال تعجب همه چیز هی داره اشتباه‌تر می‌شه، و شخصیت‌ها نمی‌دونن چرا و چطور.
منم نمی‌دونم چرا و چطور. کاش این ترم هم جامعه‌شناسی روستایی که ترم گذشته از دستش دادم ارائه بشه. کاش برم باسواد شم و از مفهوم طبقه سردرآرم، و فونتامارا رو، و از خلال اون این همه تجربه‌های مرتبط دیگه رو، بفهمم و بهشون معنا بدم.

کتاب رو از کتابخونه‌ی بابابزرگم دزدیده‌م؛ چاپ سوم، سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی. ورقه‌های کاهی داره که بوی دوران باستان می‌دن و جلدش کاغذی بوده ولی بابابزرگم خودش براش جلد سخت مشکی صحافی کرده. اسم کتاب و اسم نویسنده از جلد کاغذی اصلی بریده و چسبونده شده‌ن روی عطف سخت. بابابزرگم هم خودش کتاب رو نخریده. صاحب اول کتاب هرکس بوده صفحه‌ی اولش با خودکار آبی نوشته «انجمن اسلامی دانشجویان».