Scan barcode
A review by robertkhorsand
North by Louis-Ferdinand Céline
3.0
گفتار اندر معرفی کتاب
شمال دومین عنوان، از سهگانهی «تبعید» به قلم دکتر لویی فردینان اوگوسته دتوش ملقب به «سلین» میباشد. عنوان نخست این سهگانه «قصر به قصر» نام دارد که در ایران توسط استاد «مهدی سحابی» ترجمه و نهایتا توسط نشر مرکز چاپ و منتشر گردیده است، و عنوان سوم این سه گانه نیز «ریگودون» نام دارد که در آینده به هنگام مطالعهی نسخهی انگلیسی به بررسی ترجمهی آن نیز خواهم پرداخت.
خوانندهی ایرانی و به خصوص علاقهمند به دکتر سلین باید آگاه باشد که به هنگام مطالعهی این سه اثر چه خواهد خواند تا انتظارات خود را پیش از آغاز مطالعه تعدیل نماید. این سه عنوان هیچ شباهتی با عنوانهای ناب «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» از مجموعهی «فردینان باردامو» ندارند و اساسا رمان نیستند. اگر بخواهم به سادهترین شکل ممکن برایتان وصفشان کنم، میگویم سه گانهی تبعید، دفتر خاطرات دکتر سلین در دوران در به دری از اینجا به آنجا به همراه همسرش لیلی و گربهاش «بِبِر» است. سلین با همان ادبیات ناب، بیآلایش و عریان خود از وقایع زندگیاش برای ما نوشته و بنابراین خوانندهای که به سراغ این سه اثر میرود باید صبور باشد و به رگبار نالههای دکتر مجبوب ما گوش جان فرا دهد وگرنه در همان ابتدای کار از هر کدام از این سه کتاب خسته خواهد شد.
گفتار اندر جهل مترجم و سودجویی ناشر ایرانی
شمال توسط مترجمی نادان، کم سواد و بیشناخت نسبت به شخصیت و از همه مهمتر قلم دکتر سلین، به نام آقای «محمود سلطانیه» به صورت کاملا مبتدیانه و نیمهکاره ترجمه و این ترجمه که به معنی واقعی کلمه یکی از ریدمانهای ادبیست توسط ناشرِ سودجو، فاسد و جیببری به نام «جامی» بدون هیچ توضیحی به اهل کتاب و جامعهی کتابدوست ایرانی چاپ و منتشر گردیده است.
بارها از اهل کتاب شنیدهام که منظور محمود سلطانیه از اینکه در صفحهی پایینی ترجمهی خود نوشته «ادامه دارد» این است که ادامهی داستان کتاب بعدی سه گانه یعنی ریگودون است! که این نظری کاملا اشتباه است. البته که وقایع در هر سه کتاب به ترتیب به وقوع پیوستهاند اما صفحهی آخر ترجمهی فارسی محمودسلطانیه، دقیقا صفحهی ۲۱۷ کتاب انگلیسیست که تعداد صفحات این کتاب که از روی آن مطالعه نمودم ۴۵۴صفحه است. این مورد به ما نشان میدهد ایشان حتی نیمی از کتاب را نیز ترجمه ننموده و در طی سالها هیچ توضیحی در مورد این حرکت مبتدیانه و سودجویانه توسط مترجم و ناشر ارائه نگردیده است. بنابراین به خوانندهی ایرانی و علاقهمند به دکتر سلین صمیمانه پیشنهاد میکنم که پول در جیب چنین ناشر فاسد و سودجویی بابت خرید کتاب نریزند.
در شمال چه خواهیم خواند؟
کتاب با مقدمهای بسیار خوب در باب معرفی دکتر سلین به قلم آقای «کورت ونهگات»، نویسندهی امریکایی آغاز میگردد. سلین، نویسندهی محبوب من است و پیشتر اطلاعاتی از او داشتم اما این مقدمه به من کمک کرد تا اطلاعات جدیدتری از او بدست آورم نظیر برخورد جسمی که در جنگ به سرش خورد و باعث شد، در موقعیتهای مختلف در زندگی بیارتباط با شرایط لبخندی غیرارادی بزند که چون مطالعهی کافی در حوزهی روانشناسی ندارم، نمیدانم این چه نوع بیماریای محسوب میگردد.
روایت وقایع در شمال، با یک گردهمایی که توسط مخالفان هیتلر در «بادن-بادن»، مورخ بیستم جولای ۱۹۴۴ برگزار گردیده بود، آغاز میگردد. سلین، همسرش و گربهاش از فرانسه به آلمان گریختهاند و در سفر در فکر این است که همسایهاش هرچه اقلام قیمتی در خانهاش قرار دارد را به سرقت خواهد برد. او با ورود به آلمان نگران است که مسمومش کنند و به همین دلیل تا مجبور نشود غذا نمیخورد و به خود گرسنگی میدهد. شبها نمیخوابد چون فکر میکند ممکن است مورد سوقصد یک آلمانی واقع شوند و در یک جمعبندی او از سایهی خود میترسید. ترس سلین برای من غریبه و بیگانه نبود و خود در روزهای ابتدایی مهاجرتم آن را تجربه کرده و از سایهی خود نیز میترسیدم. سلین در ۴۵۴ صفحه بصورت رگباری به شرح وقایع پرداخت و تلاشی برای بهتر شدن شرایط انجام نمیداد، او پذیرفته بود که نمیتوان چیزی را تغییر داد و صرفا میبایست زندگی را به شکلی پیش برد که از بین نرفت. قلم سلین در این کتاب نیز آغشته به طنز سیاه و مختص به خود اوست که همیشه بوده، گاهی با تمام حرصی که میخوردم و میخواستم سر خود را به دیوار بکوبم لبخند به روی لبم مینشست، اما آن لبخند از مرگ نیز تلختر بود.
در پایان امیدوارم که عمرم آنقدر کفاف دهد که روزی «ریگودون» را نیز مطالعه نمایم تا بفهمم مقصد این در به دری نهایتا کجا بود.
فایل ایپاب کتاب را در کانال تلگرام آپلود نمودهام،در صورت نیاز میتوانید آنرا از لینک زیر دانلود نمایید
https://t.me/reviewsbysoheil/655
سیزدهم مردادماه یکهزار و چهارصد و دو
شمال دومین عنوان، از سهگانهی «تبعید» به قلم دکتر لویی فردینان اوگوسته دتوش ملقب به «سلین» میباشد. عنوان نخست این سهگانه «قصر به قصر» نام دارد که در ایران توسط استاد «مهدی سحابی» ترجمه و نهایتا توسط نشر مرکز چاپ و منتشر گردیده است، و عنوان سوم این سه گانه نیز «ریگودون» نام دارد که در آینده به هنگام مطالعهی نسخهی انگلیسی به بررسی ترجمهی آن نیز خواهم پرداخت.
خوانندهی ایرانی و به خصوص علاقهمند به دکتر سلین باید آگاه باشد که به هنگام مطالعهی این سه اثر چه خواهد خواند تا انتظارات خود را پیش از آغاز مطالعه تعدیل نماید. این سه عنوان هیچ شباهتی با عنوانهای ناب «سفر به انتهای شب» و «مرگ قسطی» از مجموعهی «فردینان باردامو» ندارند و اساسا رمان نیستند. اگر بخواهم به سادهترین شکل ممکن برایتان وصفشان کنم، میگویم سه گانهی تبعید، دفتر خاطرات دکتر سلین در دوران در به دری از اینجا به آنجا به همراه همسرش لیلی و گربهاش «بِبِر» است. سلین با همان ادبیات ناب، بیآلایش و عریان خود از وقایع زندگیاش برای ما نوشته و بنابراین خوانندهای که به سراغ این سه اثر میرود باید صبور باشد و به رگبار نالههای دکتر مجبوب ما گوش جان فرا دهد وگرنه در همان ابتدای کار از هر کدام از این سه کتاب خسته خواهد شد.
گفتار اندر جهل مترجم و سودجویی ناشر ایرانی
شمال توسط مترجمی نادان، کم سواد و بیشناخت نسبت به شخصیت و از همه مهمتر قلم دکتر سلین، به نام آقای «محمود سلطانیه» به صورت کاملا مبتدیانه و نیمهکاره ترجمه و این ترجمه که به معنی واقعی کلمه یکی از ریدمانهای ادبیست توسط ناشرِ سودجو، فاسد و جیببری به نام «جامی» بدون هیچ توضیحی به اهل کتاب و جامعهی کتابدوست ایرانی چاپ و منتشر گردیده است.
بارها از اهل کتاب شنیدهام که منظور محمود سلطانیه از اینکه در صفحهی پایینی ترجمهی خود نوشته «ادامه دارد» این است که ادامهی داستان کتاب بعدی سه گانه یعنی ریگودون است! که این نظری کاملا اشتباه است. البته که وقایع در هر سه کتاب به ترتیب به وقوع پیوستهاند اما صفحهی آخر ترجمهی فارسی محمودسلطانیه، دقیقا صفحهی ۲۱۷ کتاب انگلیسیست که تعداد صفحات این کتاب که از روی آن مطالعه نمودم ۴۵۴صفحه است. این مورد به ما نشان میدهد ایشان حتی نیمی از کتاب را نیز ترجمه ننموده و در طی سالها هیچ توضیحی در مورد این حرکت مبتدیانه و سودجویانه توسط مترجم و ناشر ارائه نگردیده است. بنابراین به خوانندهی ایرانی و علاقهمند به دکتر سلین صمیمانه پیشنهاد میکنم که پول در جیب چنین ناشر فاسد و سودجویی بابت خرید کتاب نریزند.
در شمال چه خواهیم خواند؟
کتاب با مقدمهای بسیار خوب در باب معرفی دکتر سلین به قلم آقای «کورت ونهگات»، نویسندهی امریکایی آغاز میگردد. سلین، نویسندهی محبوب من است و پیشتر اطلاعاتی از او داشتم اما این مقدمه به من کمک کرد تا اطلاعات جدیدتری از او بدست آورم نظیر برخورد جسمی که در جنگ به سرش خورد و باعث شد، در موقعیتهای مختلف در زندگی بیارتباط با شرایط لبخندی غیرارادی بزند که چون مطالعهی کافی در حوزهی روانشناسی ندارم، نمیدانم این چه نوع بیماریای محسوب میگردد.
روایت وقایع در شمال، با یک گردهمایی که توسط مخالفان هیتلر در «بادن-بادن»، مورخ بیستم جولای ۱۹۴۴ برگزار گردیده بود، آغاز میگردد. سلین، همسرش و گربهاش از فرانسه به آلمان گریختهاند و در سفر در فکر این است که همسایهاش هرچه اقلام قیمتی در خانهاش قرار دارد را به سرقت خواهد برد. او با ورود به آلمان نگران است که مسمومش کنند و به همین دلیل تا مجبور نشود غذا نمیخورد و به خود گرسنگی میدهد. شبها نمیخوابد چون فکر میکند ممکن است مورد سوقصد یک آلمانی واقع شوند و در یک جمعبندی او از سایهی خود میترسید. ترس سلین برای من غریبه و بیگانه نبود و خود در روزهای ابتدایی مهاجرتم آن را تجربه کرده و از سایهی خود نیز میترسیدم. سلین در ۴۵۴ صفحه بصورت رگباری به شرح وقایع پرداخت و تلاشی برای بهتر شدن شرایط انجام نمیداد، او پذیرفته بود که نمیتوان چیزی را تغییر داد و صرفا میبایست زندگی را به شکلی پیش برد که از بین نرفت. قلم سلین در این کتاب نیز آغشته به طنز سیاه و مختص به خود اوست که همیشه بوده، گاهی با تمام حرصی که میخوردم و میخواستم سر خود را به دیوار بکوبم لبخند به روی لبم مینشست، اما آن لبخند از مرگ نیز تلختر بود.
در پایان امیدوارم که عمرم آنقدر کفاف دهد که روزی «ریگودون» را نیز مطالعه نمایم تا بفهمم مقصد این در به دری نهایتا کجا بود.
فایل ایپاب کتاب را در کانال تلگرام آپلود نمودهام،در صورت نیاز میتوانید آنرا از لینک زیر دانلود نمایید
https://t.me/reviewsbysoheil/655
سیزدهم مردادماه یکهزار و چهارصد و دو